همسر بهشتی

زن ها فرشته اند...

همسر بهشتی

زن ها فرشته اند...

fereshte.goodwife@gmail.com
کانال ایتا: heavenlywife@

آخرین مطالب

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مرتب کردن خانه» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

 

سلام و ببخشید که این پست انقدر دیر شد. وقتی پست قبلی رو مینوشتم برنامه م این بود که چند هفته بعد این یکی رو هم بنویسم، اما هی نشد و پشت گوش انداختم تا الان که با کامنت های شما شرمنده شدم. دلیل طول کشیدنش این بود که این پست وقت و انرژی زیادی از من میگرفت. خودتون از طولانی بودنش متوجه خواهید شد :)  الان هم چند روزه فکرم مشغولش بود و بالاخره یک روز کامل مشغولش بودم تا تموم شد. چون برام مهم بود چیزی از قلم نیفته و همون نکاتی که دارم میگم رو هم مفصل و خوب توضیح بدم. به سبک پست های قدیمی همسر بهشتی. ممنونم از همه دوستانی که برای پست قبل کامنت گذاشتن و از راهکارهاشون گفتن. تک تکشون رو خوندم و استفاده کردم. حالا امیدوارم در نهایت بعد این همه تاخیر محتوای این یادداشت به دردتون بخوره. 

 

 

از همان سال های اول زندگی مشترک یکی از دغدغه های اصلی ام مرتب نگه داشتن خانه بود. چیزی که هیچ وقت در آن خیلی موفق نبودم. یک وقت هایی کلی زحمت می کشیدم و همه جا را می سابیدم و باز به چند روز نرسیده روز از نو. توی این سال ها انگار همیشه یک جنگ دائمی بین من و خانه برپا بود. بعد بچه دار شدن اوضاع بدتر هم شد تا بالاخره سعی کردم یک فکر اساسی بکنم. بعد چندسال آزمون و خطا و تلاش، وقتی یکی از اولویت های اول زندگی ام را مرتب نگه داشتن خانه قرارداده بودم، بالاخره به جایی رسیدم که تغییر را دیدم. یک تغییر دائمی. هنوز هم زیاد پیش می آید که اوضاع کارهای خانه از دستم خارج شود، وقتی خرید زیادی میکنیم، وقت های مریضی یا زمانی که درگیر کار و پروژه ای میشوم. اما آن ها استثنا هستند. من بالاخره تاکتیک های این جنگ را یاد گرفتم. نکته هایی که نوشتم اصلی ترین تاکتیک هاست:

 

۱. موقت کاری ممنوع: 

حتما شما هم تجربه کرده اید که اگر هرچیزی را که استفاده میکنیم همان وقت سر جایش بگذاریم، اصلا خانه نامرتب نمیشود که حالا نیاز به مرتب کردن داشته باشد. و جالب اینجاست که این کار همان لحظه آسان تر است تا وقتی که چندتا کار روی هم جمع میشوند. بعد هروعده غذایی ما چندتکه ظرف کثیف داریم که هنوز خشک نشدند که نیاز به آب خوردن داشته باشند و با ظرف های وعده های بعدی هم جمع نشدند که حوصله نکنیم سمتشان برویم. آدمی که گازش را چند روز یکبار تمیز میکند با یک دستمال ساده برق می افتد و نیاز نیست دو ساعت بسابد و لکه گیری کند. جمع کردن اسباب بازی بچه ها، لباس ها و ... همه همان لحظه آسان ترند چون میدانیم جای هرچیز کجاست و از همه مهم تر روی هم جمع نشدند و کار هنوز سبک و راحت است. 

پس اگر به من بگویند فقط یک قانون برای داشتن خانه مرتب بگو، همین را میگویم: خودتان را مقید کنید که هرچیز را بلافاصله بعد استفاده بگذارید سر جایش یا تمیز کنید. جمله «موقت کاری ممنوع» همیشه دارد توی سر من زنگ می زند. 

 

۲. خلوت کردن خانه:

یکبار یکی از دوستان من خیلی از اوضاع نامرتبی خانه اش ناراحت بود و داشت با ما دردودل میکرد. قرار شد چندنفر یک روز برویم کمکش توی جنگ با خانه ای که حالا یک غول  درست و حسابی شده بود. که برنامه به هم خورد و نشد. چند وقت بعد که ازش سراغ گرفتم حالش خوب بود و انگار توانسته بود مشکل را حل کند. گفت: یک کیسه بزرگ گرفتم دستم و دور خونه راه میرم هرچی به چشمم میخوره که لازم ندارم میندازم توش که بدم بیرون. این چیزهای اضافه درواقع همان سربازهای لشکر مقابل بودند که یکی یکی از دور خارجشان میکرد. بخش عمده مشکلات ما در مرتب نگه داشتن خانه مال وسایل اضافه ای هست که داریم. همه لباس ها، ظرف ها،  شیشه های توی کابینت، اسباب بازی های ریز و درشت بچه ها و ... طبقه ای که درش بیست سی تا لباس تا شده است خیلی زود به هم میریزد و نامرتب میشود تا طبقه ای که فقط پنج تا لباس دارد. کشویی که پر از خرده ریز است هم همین طور... پس اگر یک راه حل عمقی برای حل مشکلتان میخواهید بروید توی فکر کم کردن لوازم اضافی. با بخشیدن به خیریه ها، فروختن، حتی دم در گذاشتن!

 اگر میخواهید این مسئله را جدی تر بگیرید مطالب مربوط به «سبک زندگی مینی مال» را سرچ کنید. 

 

۳. دسته بندی، قفسه بندی:

یک سری از چیزها را هم بالاخره باید نگه داشت. کم هم نیستند. اما چه چیزی به مرتب بودنشان کمک میکند؟ قفسه بندی. هر چه وسایلتان بیشتر دسته بندی شده باشند، دیرتر و کمتر به هم میریزند. حتی توی یک کشوی باریک اگر چندتا باکس کوچک باشد منظم نگه داشتنش راحت تر میشود. از وقتی این را فهمیدم شروع کردم به خریدن باکس های مستطیلی ساده از پلاستیک فروشی ها. برای خاروبار داخل یخچال، برای وسایل توی کابینت، توی کشوهای دخترم، کشوجوراب ها، کشو لباس های زیر... حتی توی کابینت ظرف ها هم شلف فلزی گذاشتم که پیش دستی و خورش خوری و بشقاب را از هم جدا می کند. کمدها را تا میتوانید طبقه بزنید و اگر امکانش را ندارید با هرچیزی که دارید خودتان داخلش فضاهای مجزا از هم درست کنید. توی آشپزخانه طاقچه بزنید و ...

 

۴. ساعت مشخصی برای مرتب کردن داشته باشید:

همه ما تجربه کرده ایم که هفته ها توی خانه بودیم و هیچ کار خاصی غیر کارهای خانه انجام ندادیم. وقت اضافه چندانی هم نیاوردیم. همین جمله معروف که «کار خونه تمومی نداره». درست است که کار خانه تمامی ندارد اما قرار نیست تنها کار ما در دنیا شستن و رفتن خانه کوچکمان باشد. پس برایش وقت مشخص میکنیم. مثلا دوتا نیم ساعت یا یک ساعت کامل. می تواند اول و آخر روز باشد یا یک ساعت مشخص در بعد از ظهر. مهم این است که حتما ساعت آغاز و پایان داشته باشد. یعنی اگر قرارتان این است که هر روز ساعت پنج عصر شروع به کارهای خانه کنید، حتما راس شش تمامش کنید. نهایتا ده دقیقه بیشتر ادامه دهید. کار که فرار نمیکند. فردا دوباره برمیگردید سرش. ولی وقتی میدانید که زمان محدود است و قرار نیست تا آخر شب توی آشپزخانه و وسط جاروکشی و دستمال کشیدن اسیر باشید، هرروز با انگیزه بیشتری سراغش میروید. 

حتی اگر شاغل نیستید و تمام روز در خانه اید باز هم حتما زمان شروعتان هم مشخص باشد. این کار کمک میکند برنامه روزتان مشخص باشد و برای کارهای دیگرتان هم وقت پیدا کنید.

 

۵. همیشه در حال مرتب کردن باشید:

درست است که قرار شد رسیدگی به کارهای خانه ساعت مشخصی داشته باشد، اما یک نکته اساسی که من در رفتار زن های منظم دیدم این است که جمع و جور و مرتب کردن به بخشی از ناخودآگاهشان تبدیل شده. همان طور که تلفن صحبت می کنند، اسباب بازی های بچه را جمع می کنند، همان طور که از راهرو میگذرند، وسیله ای که افتاده را برمی دارند، وقتی برای کاری توی اتاق رفته اند، روتختی را هم صاف می کنند و برمی گردند، وقتی رفته اند دستشان را آب بکشند، دوتا ظرف آب زدنی توی سینک را هم می شویند، توی هال که نشسته اند پشتی مبل ها را مرتب می کنند و... خلاصه اینکه در همان حال که مشغول کارهای روزانه شان هستند هم به صورت غیرارادی و بدون توجه مستقیم، ناخودآگاه خانه را مرتب می کنند. این نکته البته ربطی به آنکه در شماره قبل گفتم صبح تا شب مشغول کار خانه نباشید ندارد. یک کار ارادی و زمان گیر و مشخص نیست. بلکه یک نوع سبک زندگی است که اگر در انسان درونی شود، بدون اینکه زمان یا انرژی بگیرد یک سری از کارها را می کند. من برای درونی کردن این ویژگی خیلی خودآگاه تلاش کردم و در نهایت شد. همین کار باعث می شود در طول روز، قبل آنکه به آن ساعت مشخص تمیزکاری برسید، خیلی از کارها ناخودآگاه و بدون صرف انرژی انجام شده باشند. 

 

۶. در خانه نامرتب نخوابید! از خانه نامرتب بیرون نروید:

یکی از دوستان در کامنت اصطلاح جالبی نوشته بود. اگر صبح که بیدار می شوی خانه نامرتب باشد و ظرف نشسته داشته باشی، پژمرده میشوی. روزت پژمرده شروع می شود. اما برعکس این حالت، بیدار شدن در خانه مرتب، همان اول کار انرژی خیلی خوبی به آدم می دهد. همین طور برگشتن از بیرون به خانه مرتب. قبل بیرون رفتن خیلی وقت ها عجله داریم، خانه نامرتب است، لباس هایی که عوض کرده ایم یک جا افتاده اند... اگر وقت رفتن این کارها را نکنیم موقع برگشت خستگی چندساعت خانه نبودن هم اضافه می شود و لباس های جدید تلنبار می شوند روی لباس های قبلی، ظرف های نشسته اضافه می شوند. اما اگر قبل از بیرون رفتن خانه را مرتب کرده باشیم، به هر ضرب و زور و عجله ای که هست، حتی به قیمت شنیدن غرغرهای آقای همسر، موقع برگشت، از خرید باشد یا مهمانی یا سر کار... وقت وارد خانه شدن چشممان برق می زند. با همان خستگی وسایلمان را جمع و جور میکنیم تا آن تصویر خوب لحظه ورود را خراب نکنیم. من خیلی وقت است این دوتا قانون را برای خودم گذاشته ام: در خانه نامرتب نمیخوابم و از خانه نامرتب بیرون نمی روم. هرچند مرتب کردن سرسری باشد. البته که خیلی وقت ها پیش آمده که نشده به قانون هایم پایبند بمانم. همان وقت ها هم دیده ام چه سلسله نامرتبی هایی بعد آن اتفاق افتاده و دوباره خانه شده یک غول که باید به جنگش بروم. 

 

۷. خانه تان را دوست داشته باشید:

بعضی وقت ها یکی از دلایل بی اهمیتی ما به خانه، این است که خانه مان را دوست نداریم. از زندگی مان، وسایلمان، متراژ خانه مان و ... راضی نیستیم. یا راضی هستیم اما حس دوست داشتنی در کار نیست. نسبت بهش بی تفاوتیم. همین باعث می شود که وقت و حوصله آنچنانی برای تمیز نگه داشتنش نگذاریم. مثل لباسی می ماند که دوستش داریم و لباسی که دوست نداریم. چقدر حواسمان هست اولی لک نشود، نخ کش نشود، تمیز نگهش داریم، آویزانش کنیم. اما مراقبت از دومی چندان اهمیتی برایمان ندارد. خراب هم شد، شد. خلاصه اینکه خیلی مهم است که آدم خانه اش را دوست داشته باشد.  ذوق کند از نگاه کردن بهش.  خب حالا چه کار کنیم که خانه مان را دوست داشته باشیم؟ قشنگش کنیم. لازم نیست هزینه چندانی هم بکنیم. با گل و گلدان خریدن، با تغییر دکوراسیون، با اضافه کردن جزئیات دوست داشتنی. تغییرات جزئی. بالاخره میشود ایده های کم هزینه ای زد که تغییرات محسوس ایجاد کنند. و اگر هزینه لازم دارد هم می شود برایش برنامه ریزی کرد، پس انداز کرد. قشنگ کردن خانه روح دمیدن به خانه است. چیزی که در تخصص خانم خانه است. 

 

۸. کمک بگیرید:

 بالاخره راهی هست. یک وقتی خودمان انجام می دهیم و اگر نمی توانیم از کسی کمک میگیریم. مهم این است که خانه باید مرتب باشد چون ضامن آرامش اهالی خانه است و آرامش اولین و اصلی ترین نیاز هرخانه است. پس اگر می بینید این تکنیک ها روی شما کار نمی کند، در عمل نتیجه نمی دهد یا شرایطی دارید که واقعا نمی رسید، از کسانی که کارهای خانه را انجام می دهند کمک بگیرید. من آدم هایی را میشناسم که سال ها نه خودشان کارهایشان را انجام دادند نه کمک گرفتند. بیست سال است توی یک جنگ دائمی درگیرند. هی شکست می خورند، هی پیروز می شوند اما مسئله تمام نمی شود. مرتب بودن خانه روتین نمی شود. این اشتباه بزرگی است. اینجا دیگر باید پرچم سفید را بالا برد و صورت مسئله را عوض کرد. نهایتشش اعتراف به این است که آقا من از پس کارهای خانه ام برنمی آیم، در من درونی نمی شود، روتین نمیشود یا هرچه. باید کمک دائمی داشته باشم. برای همین قضیه هم می شود پس انداز کرد، از خرج های غیرضروری مثل غذای بیرون و خرید لباس و .. زد اما مرتب بودن خانه را تضمین کرد. دوهفته ای یکبار هم که کمک داشته باشید، کارهای اصلی انجام می شود و تا دوهفته بعد فقط لازم است کارهای سطحی را بکنید. مخصوصا که تا یک هفته بعد مرتب کردن اساسی آدم معمولا خانه را تمیز نگه می دارد. 

 

۹. مهمانی بدهید:

یک وقتی با خودم فکر میکردم درست است هربار قبل آمدن مهمان کلی استرس میکشم و کار میکنم و خسته می شوم، اما به آرامش و مرتبی بعدش می ارزد. بعد رفتن مهمان ها و جمع و جور ظرف ها خانه برقی می زند که روزهای قبلش نمیزد. چون معمولا کارهایی که برای مهمان میکنیم را برای خودمان نمیکنیم. مرتب کردن خانه برای مهمان خیلی اساسی تر و کامل تر و همه جانبه تر است. ولی خودمان که باشیم یک روز جارومیکشیم، یک روز مرتب میکنیم...  من خیلی وقت است که به این نتیجه رسیده ام برای داشتن خانه مرتب باید زیاد مهمان دعوت کنم. این هم یکی از همان برکت هایی است که مهمان با خودش می آورد. همان انگیزه ای که برای تمیزکردن خانه به آدم می دهد، انرژی مضاعفی که یکدفعه پیدا میکنیم و در روزهای قبل خبری ازش نیست.خلاصه اینکه در جریان باشید زیاد مهمان دعوت کردن یک راه میان بر برای داشتن خانه مرتب است. یک تیر و چندنشان. 

 

۱۰.  کتاب صوتی گوش کنید: 

چندسال قبل ما تجربه شیرینی در خانه تکانی داشتیم. با چندنفر از دوستانم تصمیم گرفتیم هر روز به خانه یک نفر برویم و در کارهای خانه تکانی کمکش کنیم. نتیجه فوق العاده بود. هم خانه هایمان جوری برق افتاد که سال های قبل نیفتاده بود، هم اصلا خسته نشدیم و از آن مهم تر، کلی خاطره خوب ساختیم و خوش گذشت. به تجربه ثابت شده مهم ترین مشکل برای انجام کارهای خانه انگیزه است. اینکه آدم تنهایی حوصله نمی کند بلند شود، کار کند یا کارش را ادامه دهد. اینطور وقت ها اگرکسی همراه آدم باشد که همزمان حرف بزنند وتعریف کنند، گذر زمان از یاد آدم می رود و راحت تر کارهایش را می کند. اما برای وقت هایی که این امکان فراهم نیست من یک جایگزین پیدا کرده ام: گوش دادن. سخنرانی، کتاب صوتی، پادکست... فرقی نمی کند. مهم این است که برایتان جذاب باشد و حواستان را از کار کردن پرت کند. بعد دیگر آدم اتومات مشغول کار کردن می شود. من یک کابینت ادویه و حبوبات دارم که از سخت ترین بخش های آشپزخانه ام است. و جذاب ترین گوش کردنی هایی که دارم را برای وقت هایی نگه میدارم که میخواهم سراغ آن برم. بعد میبینم چندساعت گذشته و هنوز خسته نشدم بس که درگیر گوش کردن آن بحث جذاب بودم.

 

۱۱. خانه و آشپزخانه:

احتمالا شما هم وقت جهاز خریدن و اسباب کشی و خانه تکانی، به این فکر افتاده اید که انگار همه خانه همین آشپزخانه چند متری است. بس که جزئیات دارد، بس که پشت و پستو دارد، بس که مرتب کردنش وقت گیر است. بله، پادشاه غول ها توی آشپزخانه مخفی شده! :) پس هرکاری که می کنید حواستان به آشپزخانه باشد. اولویت تان در تمیز نگه داشتن و مرتب کردن آشپزخانه باشد. مثلا اگر آخر شب است و خیلی خسته هستید و فقط می خواهید یک کار بکنید ظرف ها را بشورید. اگر دارید تمرین میکنید یک صفت را در خودتان درونی کنید، نداشتن ظرف کثیف باشد. 

حالا توی کارهای آشپزخانه هم من دوتا شاه کلید پیدا کردم که خیلی سخت نیستند ولی اگر آن دوتا را انجام بدهیم بقیه کارها چندان کاری ندارد. یکی تمیز بودن گاز است و دیگری خالی بودن جاظرفی|ماشین ظرفشویی. وقتی جاظرفی خالی است، شستن ظرف های کیف دیگر آنقدرها هم سخت به نظر نمی آید. و گاز تمیز، انقدر به آدم حال خوب می دهد که برود ظرف هایش را هم بشورد و کابینت ها را هم دستمال بکشد! خلاصه وقت هایی که میبینید حوصله ظرف شستن ندارید بگویید فعلا فقط گازم را تمیز میکنم. بقیه کارها خود به خود انجام می شود. 

 

۱۲. ضد حمله پانزده دقیقه ای:

یک وقت هایی خانه آنقدر نامرتب است و کار دارد که آدم جرئت نمی کند سمتش برود. مثل پادشاه شکست خورده ای که می ترسد اگر حمله کند همین تک و توک لشکرش را هم از دست بدهد. نتیجه اش می شود ظرف روی ظرف و لباس روی لباس تا جایی که باید به ختمی، نذری، مهمانی چیزی متوسل شد برای تمیز شدن آن خانه :)

برای اینطور وقت ها من یک راه حل خوب دارم. مخصوصا برای کمال گراهایی که اصلا نصفه کار کردن به دلشان نمی چسبد. بعد میبینند وقت یا حوصله چچند ساعت کار کردن هم که ندارند پس هیچی به هیچی. حال بد در خانه نامرتب ادامه پیدا می کند. 

اینطور وقت ها از تاکتیک ضدحمله پانزده دقیقه ای استفاده کنید. یک نقطه کوچک را مشخص کنید و بگویید من فقط در مدت پانزده دقیقه یک پاتک کوچک به این نقطه میزنم. سعی کنید اصلا چشمتان به بقیه قسمت های نامرتب هم نیفتد. زوم کنید روی یک نقطه، یک اتاق. بعد هم برمیگردیم سر جای قبلی مان و موبایل را برمیداریم و به خاطر نامرتب بودن خانه غصه میخوریم :) فقط یک پاتک پانزده دقیقه ای!

مثلا بروید توی اتاق خواب و روتختی را مرتب کنید، روی دراور را مرتب کنید، لبس های جالباسی را کم کنید... یا فقط خرده ریزه های توی هال را جمع کنید، فقط جاظرفی را خالی کنید یا چندتا از ظرف ها کثیف را کم کنید. چشمتان هم به ساعت باشد. قرار نیست حمله کنیم و جنگ راه بیندازیم ما فقط می خواهیم یک پاتک کوچک بزنیم و برگردیم توی سنگرمان. 

اگر از این تاکتیک استفاده کردید نتیجه اش را برایم بنویسید. 

 

 

خب اینها اصلی ترین تاکتیک های من بود. اگر به نظرتان چیزی جاافتاده، اگر شما راهکار موفق دیگری دارید حتما برایمان بنویسید تا بحث کامل تر شود :) 

 

فرشته بانو
۰۹ مرداد ۹۹ ، ۰۲:۳۱ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۰ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم



خیلی از وقت ها، دلیل اینکه کارهایمان انجام نمیشوند واقعا وقت نداشتن نیست. حوصله و انگیزه نداشتنه. یک نمونه خوبش هم وقت هایی است که مهمان سرزده داریم. برای من زیاد پیش میاد که کسی تماس بگیرد و بگوید یک ساعت دیگر می آید خانه مان، اگر شما هم چنین تجربه ای داشته باشید خوب میدانید که چطور به هم ریخته ترین خانه ها در عرض یک ساعت یا کمتر کاملا مرتب میشود یا حداقل اگر زیر تخت و داخل کمد و ظرف های کثیف توی سینک و ... را فاکتور بگیریم آبرومند میشود. 

خیلی وقت ها بااینکه با خودمان میگوییم (وقت نکردم فلان کارو بکنم) اما احتمالا جمله دقیق ترش اینه که (حال نداشتم...)

یه راه حل خوب برای این بیحالی مسری فراگیر این روزها که کمتر کسی را میبینیم که دچارش نباشد (قانون سه آیت الکرسی) هست. 

در همان لحظه هایی که با خودتان فکر میکنید : باید پاشم خونه رو مرتب کنم... باید لباسا رو بریزم تو ماشین... باید فلان لباسو اتو کنم... باید شام بذارم... باید... و در عین حال انگار با قوی ترین چسب ممکن شما رو به سر جایتان چسباندند و هرکار میکنید نمی توانید تکان بخورید و انجام آن کار - جدا از اینکه چقدر سخت یا آسانه - در آن لحظه سخت ترین کار دنیاست برای شما...

به خودتان بگویید: بلند شو و به اندازه خوندن سه تا آیت الکرسی اون کار رو انجام بده. بلافاصله بعد تموم شدن آیت الکرسی ها میتونی بشینی، استراحت کنی، بری تو گوشیت، تلویزیون ببینی، یا هرکار کاری که قبلش می کردی. 

فقط اندازه خوندن سه تا آیت الکرسی  اون کار رو انجام بده. 

این قانون در زندگی من معجزه میکنه!

خیلی دلم میخواهد بلند شوم  و خانه را مرتب کنم اما اصلا حالش را ندارم، تا قبل از شروع این قانون نمیتوانستم از پس خودم بربیایم و در نهایت با بهانه خستگی یا هر چیز دیگری آن کار را انجام نمی دادم. الان سریع یاد قانون سه آیت الکرسی می افتم. به خودم میگویم: ببین میدونم خیلی سختته، ولی سه آیت الکرسی خوندن که هیچ زمانی نمیگیره، کمتر از پنج دقیقه شاید، بلند شو همین اندازه خونه رو مرتب کن، بعدش هرقدر میخوای استراحت کن. وقتی بلند میشم واقعا قصد دارم پنج دقیقه بعد برگردم سر کار قبلیم ولی اغلب میبینم نیم ساعت... یک ساعت ... گذشته و من همچنان دارم آیت الکرسی می خوانم یا دیگر نمی خوانم ولی مشغول کارهای خانه ام. درحدی که مثلا خانه که مرتب شده هیچ، یک سری لباس ریختم ماشین و الان دارم غذای دخترم را درست میکنم...

قانون سه آیت الکرسی معجزه می کند، یادتان باشد که هروقت انجام هرکاری برایتان سخت بود به خودتان بگویید: بلند شو و فقط اندازه خوندن سه تا آیت الکرسی انجامش بده...

تجربه ثابت کرده حتی اگر بعد از تمام شدن آیه ها بنشینیم یا برگردیم سر کار قبلی مان هم، آن پنج دقیقه یک تغییر محسوس در شرایط موجود ایجاد میکند: یا ظاهر خانه مرتب میشود... یا ظرف ها اگر شسته نشده باشد حداقل آشپزخانه از به هم ریختگی درمی آید، یا مقدمات شام فراهم میشود، کل خانه رو میشود گردگیری کرد، کف آشپزخانه را دستمال کشید...

من گاهی اوقات قبل از خواب به خودم میگویم اندازه خوندن سه تا آیت الکرسی ظاهر خونه و آشپزخونه رو مرتب کن و بعد بخواب...

 

اصلا یک برکتی هست در این آیه که تا تجربه نکنید باور نمیکنید. 


فرشته بانو
۲۸ تیر ۹۶ ، ۰۲:۳۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر