همسر بهشتی

زن ها فرشته اند...

همسر بهشتی

زن ها فرشته اند...

fereshte.goodwife@gmail.com
کانال ایتا: heavenlywife@

آخرین مطالب

حرف هایی برای نگفتن

چهارشنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۶، ۰۲:۵۱ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم



تصور کنید یک روز بعد از ظهر، مشغول رسیدگی به کارهای خانه هستید که آیفون زنگ می خورد. مرد پشت در به شما می گوید یک بسته سفارشی دارید که باید تحویلش بگیرد. گیج و متعجب در را باز می کنید و از دیدن یک دسته گل زیبا و باسلیقه حیرت زده می شوید. بعد روی کارت کوچک دسته گل، خط همسرتان و جمله محبت آمیزش را می بینید و حسابی ذوق می کنید.

.

کاری به این ندارم که این رویا چقدر دست یافتنی است. سوال من چیز دیگری است. بعد همه این اتفاق ها فکر میکنید چقدر بتوانید لذت این تجربه را توی دلتان نگه دارید؟ همان روز زنگ نمی زنید برای بهترین دوستتان تعریف کنید؟ یا به خواهرتان خبر دهید. یا عکسش را بگیرید و توی گروه تلگرامی دوستانتان بگذارید؟ با یک جمله عاشقانه و ماوقع ماجرا در اینستاگرامتان منتشر کنید؟... خوب فکر کنید چند بخش از لذتی که ما از اتفاقات می بریم به خود آن اتفاق مربوط است و چند بخش دیگر را در نشان دادن آن به دیگران جست و جو میکنیم؟

ته این خصوصیات را که بگیری میرسی به زندگی های تهی شده. شادی های مصنوعی. زندگی عکسی. همه چیز برای عکس، برای ثبت. برای تعریف کردن و منتظر واکنش و به به و چه چه بقیه ماندن. پیج هایی پر از عکس غذا و سفر و خوشی. انگار اگر نتوانیم خوشبختی یا خوشحالی مان را برای بقیه تعریف کنیم، اصلا مزه نمی دهد. از سفره نهار و شام و میز صبحانه و تزیینات مهمانی مان عکس میگیریم برای گروه های آشپزی. از هدیه ها و جشن ها و تولدها و لباس هایمان حتی، برای اینستاگرام. توی دنیای این روزهای ما زن ها اتفاقات از خوشی تهی شده اند. فقط نشان دادن است که خوشحالی می آورد.

بحث من الان، نه چشم هایی است که با دیدن یا شنیدن خوشبختی ما رنگ حسرت بگیرد، نه مقایسه هایی که بنیان خیلی زندگی ها و آرامش روانی افراد را به باد می دهد و شروعش با حرف ها و عکس ها و خاطره ها و تعریف های ما از زندگی و شوهر و بچه و ... مان است، نه بیهودگی و واتلاف وقتی که در این زنجیره های بی پایان به نمایش گذاشتن وجود دارد. 
بحث من اتفاقا خیلی ساده تر، مهم تر و خودخواهانه تر است: با عادت به نمایش دادن خوشی ها، لذت درک آن خوشی را از خودمان میگیریم. کمتر احساسش میکنیم. بلد نیستیم برای خود آن لحظه، برای زیبایی آن اتفاق، خوشحال شویم. خوشحالی منوط می شود به گفتن و تعریف کردن آن برای بقیه. غذای خوش رنگ و لعاب تزیین شده مان وقتی بهمان می چسبد که قبل هرچیز عکسش را جایی منتشر کنیم، وگرنه تمام مدت دیردیرمان می شود برای به اشتراک گذاشتن عکس و دستور پختش.

یاد بگیریم برای خودمان زندگی کنیم. در لحظه زندگی کنیم. درهای بهشت کوچکمان را به روی همه ببندیم و از اتفاقات خوب به خاطر خود آن اتفاقات لذت ببریم، نه به خاطر قابلیتی که در به نمایش گذاشته شدن برای بقیه دارند. آدم هایی که شادی ها و خاطره ها و سورپرایزها را برای خودشان نگه میدارند آدم های شادتر، پرآرامش تر و خوشبخت تری هستند که فرصت تجربه کردن لذت واقعی را به خودشان داده اند.

حالا به ماجرای اول فکر کنید. می توانید این خاطره شیرین را فقط برای خودتان نگه دارید؟ فقط و فقط برای خودتان. حتی نه به امید تعریف کردن آن برای بچه هایتان... بعد هروقت دوباره یادش می افتید ته دلتان حسابی ذوق کنید و غرق حس خوب خوشبختی شوید؟

چه خوب گفته اند که ارزش هر آدم، به اندازه حرف هایی است که برای نگفتن دارد... و ما چقدر این روزها با این جمله غریبه شده ایم.



نظرات  (۱)

عالی بود واقعا لذت بردم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی